فکر اینکه الان بابا کجاست
درد ,های ,ش ,احاطه ,کردن قلبمو ,خدایا ,ش کردن قلبمو ,احاطه ش ,که احاطه ,کردن قلبمو به ,به درد
با تنهایی و غربت
با حال بد
چکار میکنه
فکر چشمهای همیشه گریونش
قلب شکسته ش
درد های نگفته ش
و دل پری که داشت
از نامهربونی ها
از بی معرفت هایی
مثل من.
و از روزگار نامرادی که
همیشه سخت گرفت بهش
فکر اینهمه تنگنا
و ده ها درد و رنج دیگه ای که احاطه ش کردن
قلبمو به درد آورده!
خدایا .
قسمت میدم به
آبروی پنج تن
به دست قدرت خودت
از قضا و بلا حفظش کن
درباره این سایت